حکایت عشق ...

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حضرت عباس» ثبت شده است

کاشف الکرب

بــه عبـاس (ع) لقـب "کاشـف الکــرب " دادنـد

از بلندای نِی هم که حـواس ش به کاروان بود
زینب(س)دل ش قـرص بــود و غمی نـداشت

+ سری بلند هست در مقابل زینب (س)...

+ تمام زندگی م رو مدیونِ دست های تو هستم

عباس(ع) جان ...

محتاج هستم به دعایتان .
یا حسین
عاشق

خجالت کشیده ایی ...


دست مـرا بگیر نـه با دست ، با پَرت

بـی دست کربلا ، نظری جان مادرت

...

گفـتنه انـد کــوچک شده ایی , قــد یـک کــودک شـده ایی

آب های ریخته شده بر روی زمین , تو را از خجالت , آب کرد !


+ رقیه چشمانش به سمت نخلستان بود ...

یا حسین

عاشق