ویران است آن دلی که عشق تو در آن نباشد
اصـلاً عشـق تـــــو معـجــزه هــا کــرده اسـت
خانه ی دل من با درد عشق تو درمان میشود
کـــه دیـــــده کــه درد ، درمــــــان کند ؟!
عشق میکند دلم ، با درد تو ...
وقتی پنجره دل را باز میکنی ، نسیمی شروع به وزیدن می کند
نسیمی که چشمان ت را نوازش می دهد و قطره های اشکی
که جاری میشوند از آن همه دلتنگی ، که نسیم برای ت آورده
آری ، تنها نسیـم کربــلا میتــواند چشمــانت را بــارانی کند ...
دلتنگ هوای کربلای ت شده ام ...
+ به تو که فکر میکنم ، چشمانم بارانی میشوند ...
عصب های چشمم کربلایی شده اند ...
یا حسین
حالا فهمیده ام کلمه عشق هم گاهی کم می آورد
این جا بین الحرمین است
چیزی فراتر از عشق...
امشب آخـرین شب حضور جسمانی مان است
از فردا دل مان اینجا باقی خواهد ماند و بس...
دعاگو هستم...
یا حسین
دلتنگی ... ؛ آدم را آرام آرام ، نا آرام می کند...
السلام علیک یا حضرت عشــق
دلتنگِ دلتنگم ...
+ می آیم به سوی ت , به زودی ...
-
و لعن الله اُمَّة قتلتکم
چطور دلشان آمد تو را بِکُشند حسین ؟!
یا حسین
عــاشق دل ش در دست مـعشــوق اســـت
خوشا آن عاشقی که معشوق ش تو باشی
حسین ...
-
چشم انتظارم برای وصل ، وصل عاشق به معشوق
منتـظـر بــرای دیــدنِ کـــربــلای حضـرت عشق ...
+
کربــلا
گـاهی کلمــات هــم کـم مــی آورنـــد
نمیدانی در وصف او چه باید نوشت ...
دلتنـگِ او کــه بــاشی ، عاشق می شوی ؛ عاشق که بشوی
تازه میفهمی درد را ...
درد عشق , آن هم واقعی ، نه این عشق های آبکی دوران ما ...
یا حسین ...
زیـارتِ عـاشـورا را ، که خوانده ایی ؟
میدانی این فراز به کجا اشاره دارد ؟
مُصیـبَةً مـا اَعْظَمَـها وَ اَعْظَمَ رَزِیَّتَها
فِى الْاِسْلامِ وَ فى جَمیعِ السَّمواتِ وَالْاَرْضِ...
الشام الشام الشام ...