حسین جان
آیا من ...
لایق ...
تو بوده ام ؟
پیش به سوی
حرم حسینی ...
کربلا ، دعا گویتان خواهم بود ...
ح س ی ن
حسین جان
آیا من ...
لایق ...
تو بوده ام ؟
پیش به سوی
حرم حسینی ...
کربلا ، دعا گویتان خواهم بود ...
ح س ی ن
بهشت همان جایی است که انسان
از تمام متعلقات دنیوی رها می شود
و کربلا همان بهشت خدا بر روی زمین است
وقتی پا بر روی خاک کربلا می گذاری
غربت عجیبی سراسر وجودت را میگیـرد
آن هـنگـام که بــرای اولیـن بـار چشمان ت مـی بیـنـد ضریح حضـرت عشــق را
مبهوت می مانی . و تمام وجودت می شود نگاه و چشمان ت خیس از اشک ...
عشق واقعی آنجاست ...
یا حسین
پیـاده روی اربـعیـن را که می بینـی !
ایـن همـه عشـق را که مـی بینـی !
" مخصوصاً آن همه لطف اهالی آن دیار
به زائران حضـرت عشــق را ... "
اشک ت جاری میشود که چرا
سال 61 هجری آنجا اینگونه نبود ؟
دل م به هوای کربلای ت محتاج است ...
یا حسین