ولی آزاد ...
و من اسیر در زندان نفسم
هم چنان گرفتار ...
...
بـه پاسداشت سـالــروز بــازگشــت
اسیران آزادمان از زندان های بعثی !
حرم ت
سر به سر دلم میگذارد ...
مانده ام ، که چه کنم ، این روزها با غمِ فراق ؟
کربلا که می گویند ، تداعی می شود برای م
تمامِ ، لحظات با تو بودن ....
+ حرمت اینجاست ، اینجا توی این دل ...
یا حسین
تا به حال شده :
دل ت بگیرد ، نفس های ت به شماره بیافتد
کسی هم نباشد درک ت کند ، خودَت باشی و خودَت ؟
"اگر بوده ، اینجا بیان نکن ، شرمنده زینب (س)می شویم!"
+ اگر بدانی زینب(س) چه کشیده است ؟!
یک خانمِ مُسن ، تنهـا ، غـمِ عشق ، اسـارت
تصور کن در اسارت :
مـقـابل ضـربه هـای تـازیانـه ام ؛ ایـستـاده بـاشد
سَـرِ مــعشـوق ش هـم بر بـلنـدای نــــی باشد
دخــتــر کـوچـکی هـم ، بـهـانه ی بـابـا بگیـرد از او
مـادری هـم اشک بریـزد، در فـراق شش مـاهِ اش
مرحمِ دلِ همه باشد ،ولی مرحمِ دل نداشته باشد
و ...
+ تو طاقت ش را داری ؟
امــان از دل زیـنب(س)
یا حسین
پایان نامه عشق زینب(س) به حسین (ع)
اسارت بود...
+ تاوان عاشقی را , زینب (س) اینگونه پس داد ...
یا حسین