حکایت عشق ...

۳۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عشق» ثبت شده است

دلِ آسمانی ...

آسمان شهرمان این روز ها همچون آسمان دلـم می بـــارد ...


باران می بارد تا دوباره بر تن بی روح شهر ها

جان دوباره ایی ببخشد و لطف خالق را برساند

به گوش بندگان ناشکرش که گاهی فراموش میکنند

او را ...


امــا دلـم مـی بارد ، بـرای دل خـودش !!

دل است دیگر ، گاهی میگیرد و می بارد

رحمتت را شکر ...

عاشق

دردِ عشق ...


ویران است آن دلی که عشق تو در آن نباشد

اصـلاً عشـق تـــــو معـجــزه هــا کــرده اسـت

خانه ی دل من با درد عشق تو درمان میشود

کـــه دیـــــده کــه درد ، درمــــــان کند ؟!


عشق میکند دلم ، با درد تو ...



یا حسین

عاشق

عشق آنجاست ...

بهشت همان جایی است که انسان
از تمام متعلقات دنیوی رها می شود
و کربلا همان بهشت خدا بر روی زمین است

وقتی پا بر روی خاک کربلا می گذاری غربت عجیبی سراسر وجودت را میگیـرد
آن هـنگـام که بــرای اولیـن بـار چشمان ت مـی بیـنـد ضریح حضـرت عشــق را
مبهوت می مانی . و تمام وجودت می شود نگاه  و چشمان ت خیس از اشک ...

عشق واقعی آنجاست ...
یا حسین

عاشق

مسیر عاشقی ...

پیـاده روی اربـعیـن را که می بینـی !

ایـن همـه عشـق را که مـی بینـی !

" مخصوصاً آن همه لطف اهالی آن دیار

به زائران حضـرت عشــق را ... "

اشک ت جاری میشود که چرا

سال 61 هجری آنجا اینگونه نبود ؟


دل م به هوای کربلای ت محتاج است ...

یا حسین

عاشق

اسارتِ عشق ...


میدانی زینب(س)از چه زمانی به اسارت رفت ؟
وقـتی زینـب در وادیِ عشـقِ حسیـن(ع) افتــاد
هـمــــــان زمـــان بــــه اســـــــارت رفـــــــــــت
اســارتِ عـشــق ...


+ در کارِ عشق ، گرمی بازار ، زینب است...
ما ، عشق مان به ح س ی ن را ، مدیونِ ، زینب(س) هستیم.
عاشق

شکایت نمی کنم ولی ...

    
شکایت نمی کنم ولی ؛ پــُـر هستـــم از صـــدای گــریه ...
شکایت نمی کنم ولی ؛ بغضی دارم که زمیـن گیرم کرده است
شکایت نمی کنم ولی ؛ درد کهـنـه ایی دارم که زجـرم میدهــد
شکـایت نمی کنم ولی ؛ سخت است دوریِ عـاشق از معشوق
شکایت نمی کنم ولـی ؛ داری ،کــم کـــم ذوب م مــی کـــنــی
شکایت نمی کنم ولی ؛ تــــو داری ، مــــن را مــــی کـُـشـی...
شکایت نمی کنم ولی ...

+ کربلا دوای دردم ...
در به در شده ام حسین (ع) 
یا حسین
۰ نظر
عاشق

تو طاقت ش را داری ؟

تا به حال شده :

دل ت بگیرد ، نفس های ت به شماره بیافتد
کسی هم نباشد درک ت کند ، خودَت باشی و خودَت ؟
"اگر بوده ، اینجا بیان نکن ، شرمنده زینب (س)می شویم!"

+ اگر بدانی زینب(س) چه کشیده است ؟!
یک خانمِ مُسن ، تنهـا ، غـمِ عشق ، اسـارت
تصور کن در اسارت :
مـقـابل ضـربه هـای تـازیانـه ام ؛ ایـستـاده بـاشد
سَـرِ مــعشـوق ش  هـم بر بـلنـدای  نــــی باشد
دخــتــر کـوچـکی هـم ، بـهـانه ی بـابـا بگیـرد از او
مـادری هـم اشک بریـزد، در فـراق شش مـاهِ اش
مرحمِ دلِ همه باشد ،ولی مرحمِ دل نداشته باشد
و ...

+ تو طاقت ش را داری ؟
امــان از دل زیـنب(س)
یا حسین

عاشق

عاقبتِ عاشقی !


زینـب(س) "عاشق" بود !
" عـاشقِ " حسیـن (ع)
میدانی عاقبت عاشقی را ؟

عاشق را که برعکس کنی می شود , قشاع
حال , دهخدا را می شناسی ؟
در لغت نامه اش دیده ام که ،معنی قشاع می شود :
دردی کـه آدم را ؛ از درمـان مــایـوس میـکنـد ...

زینب (س) ذره ذره , از درد ، ذوب شد ...
یا حسین
عاشق

عشق لیلی ...


حـرف از جدا شدن بزنی لطمه میزنم
راضی نشو که زینب تو در به در شود


عاقبت ، مجنونِ ، کرب و بلای ما
در به در شد
از عشق لیلی ...

 + کار مجنون نازکِشی و کار لیلی نازکُشی است ...
+ در عشق ، زینب(س) و حسین(ع) چه سِری نهفته است ؟
یا حسین
عاشق

دنیای من ...



گفتند : دنیا چند حرف دارد ؟
گفتم : پنج حرف
به من خندیدند و رفتند
زیر لب هایم میگفتم :
ک ر ب ل ا

+ دنیای من , کربلا ست ...
یا حسین
عاشق