رقیه(س) چنین گفت :
عمه ، کیه که داره میکنه به ما اشاره ؟!
نگاه کن ...
تو دستش انگشتر بابا رو داره ...
+ ساربان کار خودش را کرده بود , انگشت را با انگشتر ، ربود ...
یاحسین
رقیه(س) چنین گفت :
عمه ، کیه که داره میکنه به ما اشاره ؟!
نگاه کن ...
تو دستش انگشتر بابا رو داره ...
+ ساربان کار خودش را کرده بود , انگشت را با انگشتر ، ربود ...
یاحسین
پایان نامه عشق زینب(س) به حسین (ع)
اسارت بود...
+ تاوان عاشقی را , زینب (س) اینگونه پس داد ...
یا حسین
پدرت ، کنارِ پیکرت ، تــا ، شد
ای عصـــای پـــیــــریٍ پـــدر !
+ جلو چشم های یعقوب ، گرگ ها یوسف را دریدند ...
« آخرین عضو تو وقتی به حرم آید شکر
مـادرت نیست بگویم پسرت را آوردند »
یا حسین
میدانی ؟ ، گـــــاهی , روضـــه هـم نیازی نیست
یک عکس هم می تواند ، اشک ت را در بیاورد ...
کـــوچک بــود ، ولــی دل ش دریـــا ، گرچه لبانش به خشکی متمایل!
یـادت نـرود ، "آخـرین سربـازِ" آقـا بـود، 'یک کـودک '... 'شش مـاهه'
یا حسین
خیمه به خیمه را
رفتــه است رباب
گفتند در این عـشـق ضـروریست فـراق
فــریـاد از ایـن سخن؛ ضـروری تـا کـی؟
...
عشق ت را نمی توانم کتمان کنم
هـمـه مـــرا دیــوانــه مـیـخــوانـــن
عاشقِ تو بودن , دیوانه شدن هم دارد
ح س ی ن
دست مـرا بگیر نـه با دست ، با پَرت
بـی دست کربلا ، نظری جان مادرت
...
گفـتنه انـد کــوچک شده ایی , قــد یـک کــودک شـده ایی
آب های ریخته شده بر روی زمین , تو را از خجالت , آب کرد !
+ رقیه چشمانش به سمت نخلستان بود ...