حکایت عشق ...

غرورِ شما جریحه دار نمی شود ؟

غرورِ بانویی
میان 
ازدحام شکست ...

+ فکرش را کنید
 جایگاهتان روزی در آغوش فرستاده ی خدا باشد
و آن همه عظمـت داشته باشید
رویِ تان را آفتاب هم ندیده باشد
و روزی دِگـر در بازار شام بدتـرین
اهـــانت هـا بـــه شمــا بشـــود
بــــــی معـــجــر بـــــشـویـــــــد
اطرافتان همه هل هله کنن
بــــزنـــن و رقـــاصــی کنــن
شما را به یکدیگر نشان بدهند
و ...
غرورِ شما جریحه دار نمی شود ؟
امان از دل زینب (س)
یا حسین

عاشق

خوش داشتند حرمتِ آل الله را ...



بــا آل الله بــه بــدتـــرین وجــــه بـــرخـــورد کـــردنــد
مسلمان نماها می خواستن به آیه خدا عمل کنند :
" اشدا علی الکفار رحما بینهم... "


+ وقتی در روضه ها میگویند ، اهلِ بیتِ حسین(ع) را
بـــی معجـــر بیــن حــرامیــان برده اند ؛ انگاری جانم
می خواهد از تن م برود !
  کاش بمیرم ...
+ زینب(س) و یه مشت حرامی ...
یا حسین
عاشق

عطشِ کاروان ...


آسمان از شـدتِ گــرما ، آتش می زد بر دلِ کاروان
کودکان هم ، تشنه و بی تاب ، منتظرِ قطره ایی آب
یــزیـدیان هـــم در آن سمــت ، مـشغــولِ ریختنِ آب
بـــر رویِ ســـَـــر و تــنِ اســـب هــــای خــــــــود !!
ولی ...

 +دلِ زینب (س) را بیشتر این صحنه ها می سوزاند
امان از دل زینب (س)
یا حسین
عاشق

کاشف الکرب

بــه عبـاس (ع) لقـب "کاشـف الکــرب " دادنـد

از بلندای نِی هم که حـواس ش به کاروان بود
زینب(س)دل ش قـرص بــود و غمی نـداشت

+ سری بلند هست در مقابل زینب (س)...

+ تمام زندگی م رو مدیونِ دست های تو هستم

عباس(ع) جان ...

محتاج هستم به دعایتان .
یا حسین
عاشق

هم بازیِ رقیه(س) ...


کودکانِ شامی با یکدیگر بازی میکردند
رقیه(س) نیـــز ، بـا آنهـا هـم بــازی شد
ســهـــمِ رقـیــــه(س) در ایـــن بــــــازی
ســـــنــــــــگ خـــــــوردن بـــــــــود ...

+ آنقدر سنگ خورده است ، از لابه لای نِی ...
فهمیدنِ حالِ رقیه (س)درد دارد !!
یا حسین
عاشق

میم مثلِ مادر ...


این روزها  آب که می نوشم ، فکرم به دنبال رباب است
نـمیـدانـــم ، چـه مـی کشـد از دردِ فـــراق !
حتمـاً دیـگر چـشمــانی برای گـریه هم ندارد

آب بنوشی و بتوانــی کودکی را شیر بدهی
ولــی کودک ت نبـاشد ، و تــو گــریه نکنـی؟
مگر می شود !
روزها ، شیرخواره ات در گـهـواره خاکی اش
آرام گــرفته بــاشد و تو با خیـالش سَر کنی
اینها در ذهنت مجسم شَود و تو گریه نکنی؟
مگر می شود !
ادامه مطلب...
عاشق

اسارتِ عشق ...


میدانی زینب(س)از چه زمانی به اسارت رفت ؟
وقـتی زینـب در وادیِ عشـقِ حسیـن(ع) افتــاد
هـمــــــان زمـــان بــــه اســـــــارت رفـــــــــــت
اســارتِ عـشــق ...


+ در کارِ عشق ، گرمی بازار ، زینب است...
ما ، عشق مان به ح س ی ن را ، مدیونِ ، زینب(س) هستیم.
عاشق

داغ دلِ زینب (س) ...



در دلِ زینب(س) ، نــوازش ماند
نـوازشِ رقیـه(س) را مـی گـویم
هر کجا را که ، لمس می کرد
یـا کبـــود بـود ، یـا سوخـتـــه !

 + تا بـه حـال جایی از بدن ت , کبود شده ؟ یا سوخته؟!
اگر کسی حتی اطرافش را دست بزند , چه می گویی ؟!
حالا یک دختر سه ساله را تصور کن , ببین او چه می کشد
امان از دل زینب (س)
یا حسین
عاشق

برای چه سوخت ؟

مانده ام !

بـــــال هــــای ســوخـتــه ی فــطــــرس

از برکت حسین(ع) دوباره به او عطـا شد

فکرم را درگیر خودش میکند که چه شد

خیمه های اهل بیت حسین(ع)سوخت؟


+ از عاشقانه های خداوند و حسین(ع)

هیچکس اطلاعی ندارد !!

+دیگر، معجر ها , گیسو ها، بدن ها و ...

بـــمـانــد ...

یا ح س ی ن

عاشق

شکایت نمی کنم ولی ...

    
شکایت نمی کنم ولی ؛ پــُـر هستـــم از صـــدای گــریه ...
شکایت نمی کنم ولی ؛ بغضی دارم که زمیـن گیرم کرده است
شکایت نمی کنم ولی ؛ درد کهـنـه ایی دارم که زجـرم میدهــد
شکـایت نمی کنم ولی ؛ سخت است دوریِ عـاشق از معشوق
شکایت نمی کنم ولـی ؛ داری ،کــم کـــم ذوب م مــی کـــنــی
شکایت نمی کنم ولی ؛ تــــو داری ، مــــن را مــــی کـُـشـی...
شکایت نمی کنم ولی ...

+ کربلا دوای دردم ...
در به در شده ام حسین (ع) 
یا حسین
۰ نظر
عاشق