امروز نشستم و با #فکرهایم صحبت کردم! که چه می خواهند؟ چه می گویند و چه می کنند؟

فکری آمد و گفت ، تمام زیبایی های عالم را! ، آن فکر دیگری آمد و گفت : تمام اموال جهان را! آن یکی گفت : من قدرت را بیشتر می پسندم! دیگری نیز : هوا و هوسِ دل و جسم و جان را می طلبید! ، ز آن انتها یکی فریاد زنان گفت : من فقط به دنبالِ دردهایت هستم! دیگری : #به_دنبال_بهانه ها می گشت! و و و ...

پس از کلی خواسته و نخواسته هایشان ، بعد از دسته بندی(همیشه دَرهم  می آیند و نمی دانم دقیقا چه فکری ارجحیت دارد ! )  فهمیدم ، چقدر آن فکرِ خوب بودنم را به خود قبولآنده ام ، و روز های زندگی را هم با این خیال به سَر رسانده ام و توهم آخرتِ آسوده خاطر!


یک بار بنشینیم ، با فکرهایمان صحبت کنیم!

یک بار محکم تصمیم بگیریم 

و یک بار برای ابد تلاش و زندگی کنیم !


پ.ن :

الهی دردم

بودن همه هست

و نبودن تو در دل!