حکایت عشق ...

۶ مطلب با موضوع «کربلا :: آقا ابالفضل علیه السلام» ثبت شده است

ستاره بنی هاشم!


چه کرده اند با تو ...ای ماه ...

که 

قد یک ستاره

شده ایی ؟

.


بیا برگرد خیمه ، ای همه کس و کارم ...

ع ل م د ا ر ....

۱ نظر
عاشق

ماهِ آسمان دلم ...



شب ها برای‌ ، کرب و بلایی شدن م
 ماه کافی ست !
 آنقدر که چشم نــوازی مـــی کند ...

+ ماهِ آسمان دلم شده ایی عباس (ع) ...

+ گاهی خورشید ، دل گرمی ش ماه می شود ...!
حسینعلیه السلامدل ش به عباسعلیه السلام گرم است ...
یا حسین

عاشق

اینجا بین الحرمین....

حالا فهمیده ام کلمه عشق هم گاهی کم می آورد 

این جا بین الحرمین است 

چیزی فراتر از عشق...

امشب آخـرین شب حضور جسمانی مان است

از فردا دل مان اینجا باقی خواهد ماند و بس...

دعاگو هستم...

یا حسین

عاشق

کاشف الکرب

بــه عبـاس (ع) لقـب "کاشـف الکــرب " دادنـد

از بلندای نِی هم که حـواس ش به کاروان بود
زینب(س)دل ش قـرص بــود و غمی نـداشت

+ سری بلند هست در مقابل زینب (س)...

+ تمام زندگی م رو مدیونِ دست های تو هستم

عباس(ع) جان ...

محتاج هستم به دعایتان .
یا حسین
عاشق

چشم های علمدار

چشم های علمدار که بسته شد

چشـم های ؛ حــرامیــان بـاز شد

در بـازار دنبال کنیز مـی گشتند...


+ مرگ را بیشتر می پسندم

تا اینگونه نوشتن .....

امان از دلِ پسر فاطمه (س)

یا حسین

عاشق

خجالت کشیده ایی ...


دست مـرا بگیر نـه با دست ، با پَرت

بـی دست کربلا ، نظری جان مادرت

...

گفـتنه انـد کــوچک شده ایی , قــد یـک کــودک شـده ایی

آب های ریخته شده بر روی زمین , تو را از خجالت , آب کرد !


+ رقیه چشمانش به سمت نخلستان بود ...

یا حسین

عاشق