حکایت عشق ...

۱۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «امام زمان» ثبت شده است

جمعه های انتظار ...

چندمین جمعه ی انتظار است ؟

و تو چقدر ، به انتظار من نشسته ایی

تا ظهور کنم ...

امان از دل غافل من ...


برای دلمان ...

دریافت

سال ها ، افسوس میخورم و دلم میشود پر خون ...

تنها و غریبم ، چه کنم ؟

نفس من داده فریبم ، چه کنم ؟

هوایی ام کن ...

عاشق

عجیب ترین چیز !

عجیب ترین چیزی که من تا به حال دیده ام

این بوده که چرا بعضی ها اینقدر

دیر دلشان برای امام زمان(عج) تنگ میشود.

شهید صدیقی


+ من دلی برایم نمانده ، تا تنگ شود برایتان

...

اغثنی یا مولای

عاشق

خلوتگاه تنهایی تو ...


دوباره شب ، و دوباره میروی

به خیمه تنهایی ت ...


بمیرم  آقا

میان این همه عاشق ، تو چقدر تنهایی ؟

چـقدر بعضی از شلوغی ها ، خلوت ند ...


+ جمعه های پی آ پی میگذرند ، و ما همچنان ظهور نکرده ایم  !
انتظار کشیدن برای ظهور تو ، کار اشتباهی ست ...
این که باید ظهور کند ، ما هستیم ، نه تو ...
اغثنی یا مولای ...
عاشق

کِی قرار است .... !

امام زمان دوست دارد که ما خوب شویم

اما منتـظر نمی ماند تا ما خوب شویــم...

کِـــی قــرار است خــوب شویـــم دیگر ؟!

+ روز ها به تو فکر میکنم ولی از تو دورم !
یا ابن الحسن اغثنی ...
عاشق

به من و تو بستگی دارد !


اگر می ماندن کوفیان پای لبیک شان به حضرت عشق (ع)
دیگر کرب و بلا نبود !
حال اگر من و تو می ماندیم پای لبیک مان به پسرِ فاطمه(عج)(س)
دیگر این ، انتظار هم نبود ...


لبیـک های ت را به امام زمان ت بشمار ...
سیلی هایی را هـم که زده ایی بشمار ...
لبیک ها بیشتر است یا سیلی ها ؟

به من و تو بستگی دارد آمدنش ...
عاشق